السا
اه لعنتی تا اومدم حرف بزنم قطع کرد آشغال .
ی نگاه به ادری و مری کردم دیدم این دو کبوتر عاشق دو بغل هم بودن و و هم و دلداری می دادند که یهو یکی ت گوشم گفت
پپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
وا یا ابرفرز سه متر پریدم بالا آقا من نگفتم این کیه فقط فحش و گرفتم بهش
من:بیشعور ، آشغال، کسافت، گاو میش وحشی، کرگدن آفریقایی، مغول آمازونی، انشا الله شوهرت کچل باشه، انشا الله بچت خون اشام شه ، انشا الله بدی قاتی قاقا لیلی ها
اون:فحشات تموم شد.
ی نگاه کردم وای خاک عالم بر سرم این که ججججکککک . خدایا .
من:جک ببخشید ولی ت واقعا کارت خیلی بیشعوران بود . اسکل.
جک: باشه ولی فحش های تو واقعا اندش بود
من:برو بمیر بابا
اصلا حوصلشو و نداشتم آشغال رفته نامزد کرده و به ما نگفته من احمق و بگو میگفتم دوسم داره و غرورش اجازه نمیده بگه . نگو نامزد کرده بوده بیشعور.
که دیدیم مری از بغل ادری اومد بیرون و رفت تا لباسشا در آره و بیاد بیرون مری اومد بیرون و از جک خدا حافظی کردیم و سوار ماشین شدیم با مری گفتم
من: کجا بریم؟
مری :بریم؟ بستنی بخوریم
دوستان برا بعدی ۱۲ تا نظر از ت تولد دارم براتون می نویسم.
درباره این سایت